طرح مسأله و ضروت بحث

یکی از نکات قابل توجهی که در ارتباط با ناکارآمدی های موجود در تربیت و پرورش فرزندان بایستی توجه لازم بدان معطوف و در نظر گرفته شود، موضوع آسیب پذیری بیشتر بعضی از فرزندان در مقایسه با سایر فرزندان خانواده است.

در برخی موقعیت ها که به بعضی از والدین در ارتباط با شیوه های نادرست فرزندپروری‌شان توضیحاتی ارائه می شود، این سوال برای بعضی از آنها ایجاد می شود که "اگر روش های تربیتی ما ایراد و اشکالی داشت، چرا در مورد سایر فرزندان چنین نتایجی را به همراه نداشت؟

و فقط یکی از آنها به چنین مشکلاتی مبتلا شد؟" البته این امر در اغلب خانواده ها ملاحظه می شود که همه ی فرزندان به اتفاق دچار مشکل نمی شوند، بلکه فقط بعضی از آنها به آسیب های ارتباطی، تربیتی و پرورشی مبتلا می شوند.
 

در ارتباط با آسیب پذیرتر بودن بعضی از فرزندان نسبت به سایرین به نکات و مواردی به قرار زیر در این نوشتار اشاره می نماییم:

1- رفتار و شخصیت آدمی از آسیب پذیری ویژه ای برخوردار است.
۲- تفاوت های فردی در میان فرزندان

٣. بعضی از فرزندان در برابر مشکلات خانواده از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند.
۴- آسیب پذیری فرزندان به جنسیت و ترتیب تولد ارتباطی ندارد.

۵. آسیب پذیرتر بودن فرزند به معنی توجیه و موجه نمودن مشکل ایجاد شده نیست.
در ارتباط با موارد عنوان شده ی فوق مطالبی ارائه می شود.


 

آسیب پذیری ویژه رفتار و شخصیت آدم

انسان موجودی است که عوامل گوناگون از جمله خانواده، اطرافیان، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، سیاست، شناخت و باورهای نادرست و تربیت ناکارآمد، می توانند آسیب هایی را برایش به وجود آورند.

این آسیب پذیری در تمام طول عمر ادامه داشته و در هر دوره از ویژگی ها و شرایط خاصی برخوردار است. البته آسیب پذیری آدمی در دوران کودکی بدیهی است که در مقایسه با سایر دوره های زندگی از حساسیت و اثر گذاری بیشتری برخوردار است.

از سوی دیگر و خوشبختانه آدمی موجودی است و چنین توانایی را دارد که برخلاف جریان امور حرکت نماید، به نحوی که با وجود آسیب های گوناگونی که متحمل می شود، توانایی تحلیل و شناخت عوامل مشکل آفرین و آسیب زننده به خود را دارد و هم چنین توانایی برطرف نمودن مشکلات، آسیبها و ناهنجاری های عاطفی، رفتاری و شخصیتی خویش را دارد.

در هر صورت آدمی با وجود توانایی های قابل توجهی که دارد، از آسیب پذیری های گوناگون در تمامی دوره های زندگی نیز برخوردار بوده، منتهی بعضی افراد اقدام به رفع آسیب ها و مشکلات ایجاد شده نموده و برخی دیگر مشکلات و آسیب های به وجود آمده را تحمل نموده و عمری را با رنجش های ناشی از آن سپری می کنند و در این میان اطرافیان و به ویژه اعضای خانواده از آن بی بهره نمی مانند.

 

تفاوت های فردی در میان فرزندان

فرزندان یک خانواده با برخورداری از وراثت یکسان، اما ملاحظه می شود که با وجود بعضی شباهت های ظاهری‌شان تفاوت های گوناگونی از نظر رفتاری، عاطفی و شخصیتی در مقایسه با یکدیگر دارند. چنین امری به عوامل وراثتی وابسته است. به عبارتی و در حد و اندازه هایی عوامل وراثتی موجود در فرزندان عامل و باعث چنین تفاوت هایی هستند.

با توجه به موضوع نوشته های موجود که در ارتباط با بررسی عوامل گوناگون در زمینه های تربیت و پرورشی فرزندان است نیز با وجود اعمال روش های تربیتی مشابه، اما ملاحظه می شود که فرزندان به شیوه های گوناگونی در برابر رویکردهای پرورشی واکنش نشان می دهند

به نحوی که فقط بعضی از فرزندان دچار مشکل می شوند و همان شیوه های به کار گرفته شده در مورد سایر فرزندان نتایج مفید و سازنده ای را به همراه داشته و فقط در مورد فرزندی خاص نتایجی نامطلوب را به همراه داشته است.



آسیب پذیری بیشتر بعضی از فرزندان در برابر مشکلات خانواده

مقدار قابل توجهی از تربیت و پرورش فرزندان به شیوه های غیر مستقیم اعمال می شود. بدین صورت که رفتار و برخوردهای موجود در خانواده و رویدادهای داخل و بیرون از آن و آنچه فرزند می بیند و می شنود، به نحوی رفتار و عملکرد او را شکل می دهد، نه آنچه به صورت مستقیم از فرزند درخواست می شود، انجام دهد.

هم چنین بعضی از مشکلات و رویدادهایی که در خانواده میان والدین رخ می دهد، باعث می شود تأثیراتی را بر فرزند به همراه داشته باشد. برای مثال، درگیری و اختلاف هایی که میان همسران روی می دهد در فرزندان خواه ناخواه پیامدهایی را به همراه دارد، منتهی مقدار و میزان آسیب در بعضی فرزندان بیشتر و در برخی کمتر خواهد بود.

 

بررسی یک مورد نمونه

مونا مونا ۲۱ ساله، مجرد و از طریق پزشک معالج اش به مرکز مشاوره ارجاع داده شد. او مبتلا به اعتیاد بود و از مواد روانگردان توهم زا استفاده میکرد. مونا غیر از اعتیاد، دچار آسیب و اختلال رفتار بود و نافرمانی، اختلاف ها و درگیری های گوناگونی با والدین و به ویژه پدرش داشت، لباس پوشیدن و آرایش او مطابق میل و سلیقه خانواده نبود و انطباقی با فرهنگ خانوادگی‌شان نداشت.

والدین مونا زوج سالم و کارآمدی نبودند و مشکلات و درگیری های گوناگونی را با یکدیگر داشتند، نابسامانی در روابط متقابل آنان تقریبا در تمام طول زندگی‌شان ادامه داشته، اما در چند سال گذشته میزان اختلاف ها و درگیری های موجود میان آنها به نسبت کمتر شده بود.

همسران ناکارآمد و دچار مشکل و آسیب، بنا به دلایل گوناگون در اجرای وظایف والدینی و فرزندپروری با کمبودها و کاستی هایی روبرو می شوند و در نهایت آن طور که می خواهند و یا می پسندند، تربیت فرزندانشان به اجرا در نمی آید.

 
 

عدم فرمان پذیری از والدین

در تربیت و پرورش مونا چنین امری اتفاق افتاده بود، طوری که او حرف شنوی لازم را از والدین و به ویژه پدرش نداشت. البته مونا یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خود داشت که آنها مشکلی نداشتند و بیشتر درگیری های والدین با دختر بزرگشان بود.

در واقع بعضی از فرزندان در برابر مشکلات موجود خانواده از حساسیت و آسیب پذیری بیشتری برخوردار بوده و در مقایسه با سایر فرزندان متحمل آسیب های بیشتری می شوند.

البته این نکته بدان معنی نیست که مشکلات و آسیب های خانواده بر سایر فرزندان اثرگذاری ها و مشکل آفرینی هایی را به همراه نداشته باشد، بلکه آنها نیز مبتلا به عوارضی می گردند، منتهی فرزندان دارای آسیب پذیری بیشتر به پیامدهای گسترده تری مبتلا می شوند.

این امر در مورد خانواده مونا نیز مصداق داشت، والدین او زوج سالم و کارآمدی نبودند و در زمینه های گوناگون دچار مشکل بودند، درگیری ها و مرافعه های بیش از اندازه آنان مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی شان را به مصرف رسانده بود، هم چنین آنها در زمینه تربیت فرزندان نیز به تفاهم لازم نمی رسیدند و همین امر مشکل آفرینی هایی را در تربیت فرزندان شان ایجاد کرده بود، در این میان مونا در مقایسه با سایر فرزندان دچار مشکلات بیشتری شده بود.

 

عدم ارتباط آسیب پذیری فرزندان به جنسیت و ترتیب تولد

این نکته خاطرنشان شد که بعضی از فرزندان در مقایسه با سایرین از آسیب پذیری بیشتری برخوردار بوده، بدین صورت که مشکلات موجود خانواده در بعضی از فرزندان اثرگذاری عمیق تری را به جا گذاشته و مشکل آفرینی های بیشتری را به همراه خواهد داشت.

البته این مطلب در همه خانواده ها مصداق ندارد و در این زمینه لازم است پژوهش هایی صورت بگیرد و درصد این گونه فرزندان مشخص شود که تعداد و درصد آنها به چه میزان است؟

امّا در هر صورت و همیشه هر خانواده ای دارای فرزندی با آسیب پذیری بیشتر نیست، یا به عبارتی بعضی از خانواده ها با وجود داشتن مشکلاتی در روابط متقابل هیچ یک از فرزندان شان دچار مشکل و آسیب نمی شوند. اما در بعضی دیگر از خانواده ها، نه همه فرزندان، بلکه یکی دو نفرشان دچار مشکل می شوند و سایر فرزندان به چنین آسیب ها و مشکلاتی مبتلا نمی شوند.
 
 

بررسی یک مورد نمونه 

پری ۵۶ ساله حدود ۱۰ سال پیش همسرش فوت شده بود و سه فرزند پسر و یک دختر داشت، دخترش فرزند اول خانواده بود، همسر پری مشارکت چندانی در تربیت فرزندان نداشت و او خود به تنهایی مسئولیت تربیت و پرورش آنها را بر عهده گرفته بود.

البته پس از مرگ همسر اوضاع موجود بدتر از گذشته شد، و پسر اول و دوم او سرکشی‌ ها و نافرمانی هایی را داشتند و در ادامه دچار اعتیاد به مواد مخدر و مشکلاتی را از این بابت برای خانواده و به ویژه مادرشان به وجود آورده بودند.

پری و همسرش، زوج موفق و کارآمدی نبودند و همکاری های مورد نیاز را جهت تربیت و پرورش فرزندان نداشتند، همین امر باعث شده بود تا دو فرزند پسر آنها دچار آسیب های بیشتری شده و در ادامه به مواد مخدر معتاد شده بودند، دختر پری دچار مشکلی نبود، و همکاری هایی را با مادر برای برطرف کردن مشکلات دو برادرش داشت.

پسر سوم و فرزند آخر خانواده نیز دچار مشکلاتی محدود بود، اما مسائل او در حد و اندازه دو برادرش نبود، بنابراین در خانواده پری، دختر و پسر سومش آسیب پذیری کمتری داشتند و دو پسر دیگر او از آسیب پذیری بیشتری برخوردار بودند.

 

آسیب پذیر بودن فرزندان بسته به جایگاه آنان نیست

در هر صورت آسیب پذیری فرزندان به جنسیت‌شان ارتباطی ندارد و در بعضی خانواده ها فرزند پسر و در بعضی دیگر فرزند دخترشان آسیب پذیرتر بوده و دچار مشکلاتی می شود.

هم چنین آسیب پذیرتر بودن فرزند ارتباطی به ترتیب تولد فرزندان نیز ندارد، بدین صورت که گاهی فرزند اول و در مواردی فرزند وسط و در برخی موقعیت ها نیز فرزند آخر به دلیل آسیب پذیری بیشتر دچار مشکل شده و مسائلی را برای خانواده به وجود می آورد.


این امر به تجربه در میان خانواده هایی که دچار مشکلاتی در برخورد با فرزندان می گردند، می شود که گاهی فرزند اول و در برخی موارد فرزند وسط و بعضی مواقع نیز فرزندان آخر دچار مشکل می شوند.

 

 

بررسی یک مورد نمونه 

افسانه ۴۹ ساله به دلیل مشکلاتی که در ارتباط با رفتارهای سومین فرزندش سیما ۱۹ ساله داشت، به مرکز مشاوره مراجعه کرد. او دارای دو فرزند پسر ۲۳ و ۲۱ ساله و مشکل چندانی در روابط متقابل با آنها نداشت. اما سیما که سال اول تحصیل در دانشگاه را می گذراند و حرف شنوی لازم از والدین را نداشت.

افسانه و همسرش باورهای دینی و معنوی به نسبت پایداری داشتند، او خانمی محجبه و با چادر مشکی بود، اما دخترش پوشش مادر را نمی پذیرفت و به استفاده از لباس ها و آرایشی روی آورده بود که هماهنگی چندانی با شرایط و فرهنگ خانواده نداشت.

البته افسانه و همسرش مشکل چندانی در روابط متقابل‌شان نداشتند، اما به دلیل حضور نامؤثر و کم رنگ پدر در امور تربیتی فرزند و هم چنین نداشتن هماهنگی و هم سو و هم جهت نبودن در امور تربیتی و پرورشی فرزندان مشکلات و پیامدهای آسیب زایی را برای فرزندشان به همراه داشت. البته دو فرزند پسر آنها دچار مشکلی نشده، اما فرزند دخترشان به عوارضی مبتلا شده بود.
 

آسیب پذیرتر بودن فرزند به معنی توجیه و موجه نمودن مشکل ایجاد شده نیست

احتمال دارد موضوع تفاوت های فردی فرزندان و آسیب پذیرتر بودن بعضی از آنان نسبت به سایرین، بدین صورت استنباط و برداشت شود که با وجود آسیب پذیری بیشتر بعضی از فرزندان چنین امری خواه ناخواه در خانواده اتفاق می افتد که فرزند و یا فرزندانی به آسیب ها و مشکلات موجود در خانواده مبتلا شوند. در حالی که توضیحات موجود به معنی پی بردن به عوامل زمینه ساز مشکلات رفتاری و تربیتی بعضی فرزندان است.

در هر صورت فرزندان آسیب پذیرتر را می توان مورد شناسایی قرار داد، زیرا آنها از همان اوایل کودکی رفتارهای‌شان متفاوت از سایر فرزندان است، تمردها، نافرمانی، مشکل آفرینی هایی که فرزندان آسیب پذیرتر دارند، آنان را از سایرین به خوبی متمایز می نماید. اما می توان شیوه های تربیتی خاص و کارآمدتری را در مورد آنان استفاده نمود.
 



جمع بندی و نتیجه گیری

در مجموع بعضی از فرزندان در مقایسه با سایرین از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند، به همین جهت شیوه های تربیتی و پرورشی والدین و شرایط و اوضاع حاکم بر خانواده می تواند بر بعضی از فرزندان تأثیرگذاری بیشتری در مقایسه با دیگران داشته باشد.

این گونه از آسیب پذیری ها به ترتیب تولد و جنسیت فرزندان ارتباطی ندارد و می تواند در مورد بعضی از آنان آسیب زایی و اثرگذاری‌های ویژه ای را به همراه داشته باشد. فرزندان آسیب پذیرتر را می توان مورد شناسایی قرار داد و از شیوه های تربیتی خاص و کارآمدتری را در مورد آنان استفاده نمود.

 
منبع: ناکارآمدی‌ها در تربیت فرزندان (شناخت عوامل مشکل آفرین در تربیت فرزند)، سعید کاوه، ناشر: انتشارات سخن، چاپ اول، تهران، 1388ش، صص 31-23.